زبان امروزی مردم شهر تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری، آذربایجانی و آذری معروف است. همچنین در کتاب «حدایقالسیاحه»، زینالعابدین شیروانی (معاصر فتحعلی شاه و محمد شاه) نیز تأیید میکند که ساکنین تبریز به این زبان سخن میگویند. پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری سخن میگفتند که تا حدود قرن یازدهم هجری در آذربایجان رایج بود. زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوب دریای خزر و تاتی بودهاست. مسعودی که بهسال ۳۱۴ هجری از تبریز دیدار کردهاست، از میان زبانهای رایج در این شهر، زبانهای پهلوی، دری و آذری را ذکر نمودهاست. یاقوت حموی به ابوزکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره میکند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم میکردهاست. در رسالهای از مولانا روحی انارجانی بهنام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» مربوط به آغاز سدهٔ یازدهم هجری، بخشی به زبان آذری نوشته شدهاست و این مینمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز زبان آذری در تبریز رواج داشتهاست.
محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» مینویسد: «زمانی که بهسال ۴۸۸ ق. (۴۷۴ خ.) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات میکند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن میگفتهاند؛ ولی به فارسی دری نمیتوانستهاند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری مینوشتهاند.
زبان ترکی آذربایجانی (به ترکی آذربایجانی: Azərbaycan türkcəsi و یا Azərbaycan dili) زبان گفتاری اهالی در منطقه آذربایجان و سایر مناطق آذربایجانینشین ایران و زبان رسمی جمهوری آذربایجان است. ترکی آذربایجانی به عنوان زبان گفتاری همچنین در نواحی شرقی ترکیه و جنوب گرجستان و داغستان رایج است.
گروهبندی زبانی
• – تركى قشقائی • – تركى ترکمنی • – ترکی خلجی
ارقام جمعیتی
در مورد شمار سخنگویان به زبان ترکی آذربایجانی، اتفاق نظری وجود ندارد و برآوردها متفاوت است. موجب عمدهٔ این تفاوت، عدم ارائهٔ آمار رسمی از سوی دولت ایران است. تمامی ارقام ارائهشده بر اساس تخمین است.
منابع پژوهشی جمعیت گویشوران زبان ترکی آذربایجانی در ایران را ۱۵ میلیون نفر ذکر میکنند.[۱۱] تحقیقی نیز که در این مورد در ایران صورت گرفته این عدد را تأئید میکند:
در یک آمارگیری در سال ۱۳۸۱/۲۰۰۲ در ایران، ۲۳٫۳ درصد از ایرانیان زبان مادری خود را ترکی آذربایجانی عنوان کردند.[۱۲] جمعیت ایران در آن سال ۶۶٬۶۲۲٬۷۰۴ نفر برآورد شدهاست.[۱۳] که با این حساب شمار آذربایجانیزبانان ایران در آن سال ۱۵٬۵۲۳٬۰۹۰ نفر بودهاست. مناطق آذربایجانیزبان در شمال غرب ایران:
کتابچهٔ سازمان سیا بنابر تخمینی که آمریکا در سال ۱۹۴۳ در مورد اقوام ایران انجام دادهاست، شمار سخنگویان ترکی آذربایجانی را ۲۴٪ تخمین زدهاست . (با در نظر گرفتن قشقاییها). تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج برای سال ۱۹۸۶، ۱۲ میلیون در کل و ۷ میلیون در ایران (۱۵٪) بودهاست (با احتساب قشقاییها). دانشنامهٔ بینالمللی زبانشناسی نیز در تخمین سال ۱۹۸۶، تعداد سخنگویان به این زبان در ایران را ۷۷۶۰۰۰۰ نفر (۱۶٪ درصد) براورد میکند که به تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج بسیار نزدیک است. تفاوت تخمین سیا و این دو مرجع را میتوان ناشی از تحولات اجتماعی بین ۱۹۴۳ تا ۱۹۸۶ و مهاجرت ترکان به تهران و دیگر مناطق ایران و همچنین سکنی گزیدن عشایر قشقایی در شهرها دانست. سازمان سیا در سال ۲۰۰۸ جمعیت ترکزبانان جمهوری آذربایجان را ۹۰٫۳٪ از مردم آن کشور گزارش کردهاست. جمعیت آن جمهوری در سال ۲۰۰۸ برابر با ۸٬۱۷۷٬۷۱۷ نفر اعلام شدهاست که با این حساب ۷٬۳۸۴٬۴۷۸ نفر از مردم جمهوری آذربایجان به ترکی آذربایجانی سخن میگویند. همچنین با توجه به آمار سایت اتنولوگ جمعیت ترک زبانان آذربایجانی ایران ۱۱٫۲۰۰٫۰۰۰ نفر اعلام گردیده است.
خط زبان ترکی آذربایجانی
تحول در خط ترکی آذربایجانی مدرن در سدهٔ نوزدهم میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای آذری را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلیزاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروهی دیگر از جمله روحانیان روبرو شد. این مسئله در دورهٔ بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ میشد؛ ولی خط عربی هنوز به کار گرفته میشد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.
تغییر به الفبای لاتین (۱۹۲۶) در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترک شناسی در باکو برگزار گردید. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام ترکزبانان اذربایجانی جهان اعلام کنند. دو سال بعد به رهبری “کمال پاشا”(آتاترک) رفرم خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای عثمانی (عربی) گردید. در همین سال کمیتهای به نام “ینی الیفبا” (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوریهای ترکزبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود. این الفبا به مدت بیش از ده سال مورد استفاده بود.
تغییر به الفبای سیریلیک در سال ۱۹۳۹ الفبای لاتین کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگرین خط لاتین گردید. در ضمن تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. یکی از دلایل تغییر دوبارهٔ خط در این دوره و عدم هماهنگی بین گروههای زبانی مشترک در تدوین الفبای جدید میتواند بر اثر سیاست تجزیه کردن ملتها و ممانعت از احساسات ملیگرایانه باشد. ترس استالین که ازاتحاد و قدرت گرفتن دوبارهٔ مسلمانان -که اغلب آنها ترک بودند- سرکوب زبانهای غیر روس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی به شدت ادامه یافت که تا سقوط این اتحادیهٔ در ۱۹۹۱ ادامه داشت؛ ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال ۱۹۹۱ الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند. آثار مکتوب زیادی به زبان آذربایجانی با الفبای عربی بر جای ماندهاست که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین آذربایجانی با چند حرف اضافه (x,q,ə) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با الفبای عربی نوشته میشود. البته از الفبای لاتین نیز بعضاً در اینترنت استفاده میشود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده میکنند، عبارتند از ترکی آذربایجانی (جمهوری آذربایجان)، ترکی ترکیه، ترکمنی، قزازقی،ازبکی، اویغوری(بخشا)، گاگاوز(مولداوی)، تاتار و چند جمهوری خودمختار در روسیه.
واژه سازی در زبان ترکی آذربایجانی
دستور زبان ترکی آذربایجانی متأثر از هم آوائی صوتی حروف است. در زبان ترکی آذربایجانی صداهای خشن (O,U,A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü,E,Ə,İ) نمیتوانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه میآیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژههای بیگانه نیز تا حد امکان تحت تأثیر این قانون قرار میگیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته میشود. گروهی از ترکی آذربایجانی زبانها هنگام صحبت کردن به زبانهای دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی میکنند. زبان ترکی آذربایجانی از نظر ساختاری جزو زبانهای التصاقی بشمار میآید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را میتوان با اضافه کردن پسوندهای متعدد تغییر زمانی، جمعی و صفتی داد. افعال متعددی درترکی آذربایجانی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته میشود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز قابل ساخت است: یازماق=نوشتن(متعدی)← یازدیرماق= بهوسیله کسی دیگر نوشتن(متعدی درجه دو)← یازدیرتماق =وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه). ترکیب پسوندها و حالات افعال در ترکی آذربایجانی به خلق کلماتی منجر میشود که بیان آنها در برخی زبانهای تصریفی با یک یا چند جمله مقدور است. مثال: اونلاری سئویشدیرمه لییک (onlari sevişdirmə liyik)= آنها را باید تشویق کنیم که همدیگر را دوست داشته باشند.یا برای دوست داشتن هم باید تشویقشان کنیم.
آثار مکتوب ادبی ترکی آذربایجانی متعلق به قرن سیزده میلادی و اشعار حسن اوغلو و نصیر باکویی است. در قرن چهاردهم میلادی شاعران بزرگی چون نسیمی، قاضی برهانالدین و ضریر آثار خود را به این زبان نوشتهاند. عمادالدین نسیمی عارف و فیلسوف بانی فرقه حروفیه را میتوان معمار شعر ترکی آذربایجانی شمرد. شاه اسماعیل ختایی و محمد فضولی دو شاعر توانای اوخر قرن پانزده و اوایل شانزدهم میلادی هستند. فضولی شاعری با شهرت جهانی است که اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شدهاست. واقف و آقا مسیح شیروانی نمونهای از شعرای قرن ۱۸ هستند. در قرن ۱۹ نیز شاهد شعرای بنامی چون نباتی و هیدجی، تیلیم خان ساوهای، ماذون قشقائی وشکوهی مراغهای هستیم. دهها شاعر دیگر چون حقیقی و شیخ قاسم انوار و حبیبی و صراف و… و ادیبان معاصری چون معجز شبستری، ساهر، بولوت قاراچورلو (سهند)، حداد ، حمیده رئیس زاده ، کریمی مراغهای و شهریار راکه در دوران معاصر به ترکی آذربایجانی شعر گفتهاند را میتوان نام برد. ادبیات ترکی در زمینه مرثیه سرایی برای اهل بیت عصمت و طهارت نیز از گنجینهای غنی بهره مند است. از میان شاعران این عرصه میتوان به قمری دربندی ، شاکی قره باغی ، صراف تبریزی ، مضطر اردبیلی ، یورتچی ، حیرانی ، بیکس ، خائف ، شاکر ، حقیر ، باجی ، منعم ، دخیل مراغه ای ، عاصم ، عندلیب ، بیضای اردبیلی، تاج الشعراء یحیوی، دلریش ، منزوی اردبیلی اشاره نمود. گنجینه ادبی معاصر جمهوری آذربایجان شامل ادیبان بزرگی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده، جلیل محمدقلیزاده، علی اکبر صابر، حسین جاوید، جعفر جبارلی، سلیمان رستم، صمد وورغون، محمد آصلان ، میکاییل مشفق، خلیل رضا، بختیار وهابزاده و علی آقاواحد هستند. زبان عربی و فارسی به بخشی از ادبیات ترکی آذربایجانی که آنرا ادبیات دیوانی مینامند تأثیر گذاردهاند، که این تأثیر را به روشنی در اشعار تقلید شده فضولی از غزلیات فارسی میتوان مشاهده کرد. درادبیات دیوانی لغات ترکی اصیل همراه با تشبیهات بسیاری که از شعر و ادب فارسی نشأت گرفتهاست را به روشنی میتوان دید. زبان ترکی آذربایجانی از دورانهای گذشته همواره در تمام سطوح تأثیر بسیار عمیقی از زبان فارسی گرفتهاست. این تأثیر عمیق نه تنها در سطح وامواژهها بلکه در عناصر دستوری مانند پیشوند و پسوندها و عبارات زبانی و همچنین گرتهبرداری (ترجمه تحتاللفظی جملهها) دیده میشود.